جمعه سیاه به انگلیسیBlack Friday یا حراج جمعه در آمریکا روز بعد از روز شکرگزاری یا Thanksgiving است که عملاً آخرین جمعه ماه نوامبر به شمار رفته و آغاز آیین خرید برای کریسمس حساب میشود. در واقع جمعه سیاه، یک روز تعطیل نیست، اما اکثر شرکتها این اجازه را به کارکنان خود میدهند که این روز را مرخصی گرفته و به خرید سال نو بپردازند. سالها است که این روز، شلوغترین روز برای فروشندهها است. هر چند آمریکای شمالی محل اصلی رخداد این سنت است، اما همچون بسیاری از سنتهای دیگر این منطقه، این سنت نیز به کشورهای دیگر سرایت کرده است. این روز به قدری اهمیت دارد که فروشگاهها پیش از ساعت ۴ صبح کار خود را آغاز کرده و مردم از همان زمان برای خرید به فروشگاه هجوم میآورند و باید تا پیش از آغاز شب خرید کرده باشند.
تاریخچه بزرگترین حراج دنیا
قرنها است که صفت سیاه در فرهنگهای مختلف برای توصیف رویدادی بدشگون استفاده میشد. در تاریخ آمریکا، عبارت «جمعه سیاه» به رسوایی بازار طلا، در روز ۲۴ سپتامبر سال ۱۸۶۹ اشاره دارد. پس از پایان جنگ داخلی آمریکا، بین ایالات متحده آمریکا و ایالات مؤتلفه آمریکا، نوبت به دوران دوازده ساله بازسازی آمریکا رسید. بدین ترتیب، ایالتهای شکست خورده جنوبی، مورد بازسازی ایالتهای شمالی پیروز قرار گرفتند. دو تن از زمین خواران آن دوره به نام جِی گولد (Jay Dick) و جیمز فیسک (James Fisk) به واسطه خریدهای عمده در مدتی کوتاه، انحصار موقت طلا را به دست گرفتند. آنها از این طریق سود کلانی به دست آوردند. دولت وقت که بهموقع متوجه این سوءاستفاده نشد، حجم طلای بالایی را روانه بازار کرد تا قیمت از دست رفته ثابت شود. اما در نهایت، زندگی بسیاری ویران شد، و از آن روز به نام جمعه سیاه یا بلک فرایدی یاد میشود.
شلوغی خیابانها
باری دیگر در سال ۱۹۷۵ میلادی در روزنامه نیویورک تایمز، به عبارت بلک فرایدی بهکاربرده شد. در اینجا نیز، منظور شلوغترین روز خرید و سنگینترین ترافیک جادهها بابت خرید مردم بود. تا اوایل دهه ۸۰ میلادی همچنان برخی از شهرها و ایالتهای آمریکا از این عبارت استفاده نمیکردند. اما کسانی که آن عبارت را شنیده بودند، مفهومی یکسان در ذهنشان تداعی میشد: «فرصتی طلایی برای خرید». آغاز فصل خریدهای عید کریسمس و روزی شاد. حتی با وجود کلمه «سیاه» در این عبارت، هیچکس آن را روزی سیاه و تباه نمیدانست.
حراج پنج شنبه
رقابت افراطی مغازه داران به حدی رسید که این حراجی، در صبح عید شکرگزاری آغاز شد. به این بهانه که خریداران در ترافیک جمعه سیاه نمانند؛ فروشگاه (kmart)، در سال ۲۰۰۹ حراجی بلک فرایدی را از ساعت ۷ صبح پنجشنبه شروع کرد. پس از آن فروشگاههای زیادی از این تغییر ساعت پیروی کرده، و در ساعات ۸ و ۹ صبح پنجشنبه به جنسهای خود چوب حراج زدند. رسانهها جهت عدم استفاده از عبارت بدشگون «سیاه» برای توجیه این روز آن را «پنجشنبه طوسی» یا «پنجشنبه قهوهای» هم نامیدند. اما شاید در آینده این عبارات هم در زبان انگلیسی رواج پیدا نکنند، و عبارتی جدید به نام بلک ترزدی (پنجشنبه سیاه) وارد فرهنگ واژگان انگلیسی شود.
فلسفه حراج جمعه
فلسفه اصلی حراج جمعه تخفیف بر روی تمامی کالاها است. تخفیفی که باعث ترغیب مشتریان برای رفع نیازهای خود با هزینه کمتر در آستانه سال نو، و خالی شدن انبار فروشگاهها با حاشیه سودی کمتر است. اما در سالهای اخیر رقابت بین فروشندهها به حدی بالا گرفت که مفهومی به نام Doorbuster به وجود آمد. اما Doorbuster به چه معنا است؟ همانطور که میدانید کلمه Door به معنای «در» بوده و کلمه Buster به معنی انفجار یا شکستن چیزی است. به همین دلیل کالاهای با تخفیف ویژه را Doorbuster نامیدند زیرا این کالاها باعث صف کشیدن مردم پشت درهای فروشگاه شده و حتی در بسیاری از موارد نیز تراکم جمعیت مشتریان باعث شکسته شدن در فروشگاه شد.
کالاهای با تخفیف ویژه در واقع یکی از کاتالیزورهای حراج جمعه بوده و افراد زیادی را به خود جلب میکنند. این کالاها عموماً از محصولات بسیار جذاب بازار نظیر گوشیهای پرچمدار، تلویزیونهای بزرگ، آخرین نسل دوربینها یا آخرین و گرانقیمتترین لباسها هستند که با تخفیفی باورنکردنی حتی تا ۷۰ درصد زیر قیمت اصلی خود عرضه میشوند. طبیعی است که فروشنده برخی از این کالاها را با ضرر عرضه میکند و فروش انبوه آنها کار غیرعقلانی است. به همین دلیل تعداد کالاهای با تخفیف ویژهDoorbuster محدود بوده و عموماً در همان ثانیههای اول شروع حراج به پایان میرسند.
منابع:
ویکی پدیا